مذهب و اپوزیسیون در لهستان کمونیستی
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۹۹۲۱۲
عصر ایران؛ احمد فرتاش - در یادداشتهای مربوط به پرتغال، برزیل و آرژانتین، بریتانیا و ایتالیا، جنبههایی از عملکرد اپوزیسیون دموکراتیک (و یا دست کم دموکراسیخواه) را در این کشورها بررسی کردیم و در این یادداشت کوتاه، نگاهی گذرا خواهیم داشت به اپوزیسیون در لهستان کمونیستی.
در سال 1979، دیدار پاپ ژان پل دوم رهبر لهستانیتبار کاتولیکهای جهان از زادگاهش و تظاهرات گسترده و آرام مردم لهستان در حمایت از این رهبر مذهبی، اولین ضربۀ اساسی را به مشروعیت حکومت کمونیستی لهستان وارد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پاپ از بدو انتصاب به مقام رهبر کاتولیکهای جهان، دفاع از دموکراسی و حقوق بشر را سرلوحۀ موضعگیریهایش در قبال مسائل سیاسی جهان قرار داد. در این میان کلیسای کاتولیک لهستان که برای آزادی مذهبی در دیکتاتوری کمونیستی مبارزه میکرد، وارد فاز جدیدی از مبارزه شد.
گذار به دموکراسی در لهستان نمونۀ کمنظیری از نقش اثرگذار اپوزیسیون در رقم خوردن تحولات سیاسی یک کشور بود. اپوزیسیون رژیم کمونیستی در لهستان، متشکل بود از جنبش عظیم کارگریِ "همبستگی" با بیش از ده میلیون عضو، روشنفکران و نهاد مذهبی کلیسا.
در سال 1981 تظاهرات گستردۀ مخالفان موجب واکنش خشن رژیم کمونیستی، اعلام حکومت نظامی و سرکوب و بازداشت رهبران جنبش همبستگی شد.
با این حال عدم مشروعیت رژیم و ناتوانیاش در حل مشکلات داخلی و اقتصادی، سرانجام در سال 1988 به دنبال تغییر سیاستهای سلطهجویانۀ اتحاد جماهیر شوروی، موجب انعطاف رژیم کمونیستی در برابر مخالفان شد.
توافقنامۀ آوریل 1989 که در پی یک رشته تظاهرات گستردۀ مخالفان بین حزب کمونیست و جنبش همبستگی امضا شد، حمایت کلیسای کاتولیک را با خود داشت و اولین مرحلۀ گذار لهستان به دموکراسی را رقم زد.
بر اساس این توافق، 60 درصد کرسیهای پارلمان به حزب کمونیست و مابقی به جنبش همبستگی تعلق میگرفت. سرانجام با برگزاری انتخابات آزاد، لخ والسا رهبر جنبش همبستگی به ریاست جمهوری رسید.
با اینکه شاکلۀ اپوزیسیون در لهستان، جنبش کارگری بود، اما کلیسای کاتولیک و در راس آن، پاپ ژان پل دوم، نقش معنوی موثری در تضعیف رژیم کمونیستی ایفا کرد. حتی باید گفت شروع اعتراضات علیه رژیمهای کمونیستی در شرق اروپا، با حضور پاپ در لهستان رقم خورد.
این تحول تاریخی در حالی صورت گرفت که حکومتهای مارکسیستلنینیستی اساسا دین را افیون تودهها میدانستند و جدا از این جملۀ مشهور مارکس، لنین هم جملات انتقادی بسیاری علیه دین مطرح کرده بود و مجموع این آموزهها، دلایلی بودند برای نگاه منفی این حکومتها به دین.
مطابق این نگاه، دین نه فقط حاوی خرافات، بلکه مایۀ بیعملی هم بود و به همین دلیل به درد مبارزه با سرمایهداری و امپریالیسم جهانی نمیآمد؛ بلکه خدمتگزار امپریالیسم و سرمایهداری هم محسوب میشد و فقر و ظلم را در جهان توجیه میکرد.
اما آنچه در عمل رخ داد، نقش تهییجکنندۀ بالاترین شخصیت دینی جهان مسیحیت علیه دیکتاتوری کمونیستی در لهستان بود؛ تهییجی که دنبالهدار شد و آثارش به سایر کشورهای اروپای شرقی نیز رسید.
در واقع کلیسا، که از نظر مارکسیستلنینیستها نهادی مرتجع و غیرانقلابی بود، در وقوع انقلاب علیه رژیمهای کمونیستی نقش موثری داشت. این نقش به قدری مهم بود که ساموئل هانتینگتون کلیسا را در کنار دولت آمریکا و اتحادیۀ اروپا و یکی دو عامل دیگر، جزو عوامل موثر در فروپاشی رژیمهای کمونیستی و غیرکمونیستی قلمداد کرده است.
پاپ حتی در تغییر موضع پینوشه و مجبور شدن وی به برگزاری رفراندوم در شیلی نیز نقش موثری داشت. پینوشه در آوریل 1987 با پاپ در شیلی دیدار کرد و در این دیدار، پاپ از او خواست که با تغییر رژیم سیاسی شیلی از دیکتاتوری به دموکراسی موافقت کند. حتی کلیسای کاتولیک دربارۀ این نشست توضیح داده است که پاپ پینوشه را برای ایجاد فضای باز سیاسی در شیلی، تحت فشار قرار داد.
در واقع حمایت کلیسا از دموکراتیک شدن نظامهای سیاسی، علاوه بر لهستان و شرق اروپا، کشورهای کاتولیکمذهب آمریکای لاتین را هم در بر گرفت.
با این حال در لهستان و شرق اروپا، نکتۀ دیگری هم اهمیت داشت و آن اینکه، رژیمهای کمونیستی عملا نتوانسته بودند مسیحیت را از ذهن و ضمیر مردم اروپای شرقی بیرون برانند. یعنی شمار شهروندان مدرنی که کم و بیش باورهای مسیحی داشتند، بیشتر از حدی بود که رژیمهای کمونیستی انتظار داشتند؛ و همین یکی از عوامل قدرت کلیسا برای تاثیرگذاری در تحولات سیاسی این کشورها بود.
چنین وضعی در آمریکای لاتین خلاف انتظار نبود، ولی در اروپای شرقی، دست کم خلاف انتظار رژیمهای کمونیستی بود. تا پیش از نقشآفرینی مثبت پاپ ژان پل دوم در تحولات دموکراتیک در اروپای شرقی و آمریکای جنوبی، رای غالب جامعهشناسان سیاسی این بود که مذهب کاتولیک مناسب تحقق دموکراسی در کشورهای گوناگون نیست؛ ولی عملکرد کلیسا در دهۀ 1980 تا حد زیادی موجب تجدید نظر در این رای شد.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: کلیسا لهستان پاپ رژیم های کمونیستی کلیسای کاتولیک رژیم کمونیستی جنبش همبستگی اروپای شرقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۹۹۲۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگرانی از سرایت اعتراضات دانشجویی ضدصهیونیستی به جهان عرب
طی روزهای اخیر رسانه های منطقه ای گزارش های متعددی از تشدید وضعیت امنیتی-سیاسی در کشورهای عربی همچون مصر، عربستان و اردن داده اند که این امر در ارتباط با تحولات فلسطین بوده است. در همین رابطه بلومبرگ گزارش داد که عربستان سعودی تعدادی از منتقدان جنگ علیه فلسطین را دستگیر کرده است.
این رسانه با اشاره به اینکه این موج از دستگیری ها موجب نگرانی فعالان حقوق بشر شده تاکید می نماید که یکی از مدیران اجرایی که در پروژههای اقتصادی موسوم به ۲۰۳۰ حضور دارد نیز در میان افراد دستگیر شده قرار دارد. بلومبرگ در این گزارش تاکید کرده که نگرانی از فعالان حمایت از فلسطین تنها در عربستان سعودی نیست.
پایگاه «میدل ایست آی» هم در این راستا گزارش داد که مقامات مصری دستکم ۱۲۰ نفر را به اتهام همدردی با فلسطین از زمان آغاز جنگ غزه دستگیر کرده اند. قاهره طی سال های گذشته به دلیل همراهی با رژیم صهیونیستی در محاصره غزه مورد انتقاد افکار عمومی بوده است و این درحالی است که اهالی غزه از نظر فرهنگی و حتی لهجه بیشترین قرابت را با مصر دارند.
علاوه بر این، روزنامه «العرب» هم در گزارشی با اشاره به نگرانی درخصوص فعالیت های اجتماعی و سیاسی در حمایت از فلسطین مدعی شد که تقویت همکاری امنیتی در زمینه مقابله با عناصر اخوانی موجود در کویت یکی از محورهای رایزنی عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر با شیخ مشعل امیر کویت در سفر اخیرش به قاهره بوده است. اخوانی های کویت به طور سنتی روابط نزدیکی با فلسطینی ها داشته اند و از ۷ اکتبر کویت بارها شاهد تظاهرات های حمایت از فلسطین بود که البته این روند طی دو ماه اخیر بطور قابل توجهی متوقف شد.
«القدس العربی» هم با اشاره به نگرانی از فعالیت های مردمی علیه رژیم صهیونیستی در اردن به ویژه تظاهرات های مستمر مقابل سفارت این رژیم در امان تاکید کرد که نگرانی های جدی درخصوص تکرار موج اعتراضی جدید در جهان عرب در نتیجه استمرار جنگ غزه به وجود آمده است. همین رویکرد باعث شده تا دستگاه اطلاعاتی اردن حساسیت بیشتری نسبت به اخوانی ها داشته باشد و از ائتلاف این گروه با "حراک الشعبی"(معارضان شرق عشایر اردن) نگران باشد. این نگرانی زمانی تشدید می شود که ابوعبیده در آخرین پیام اش به مناسبت دویستمین روز نبرد از تظاهرات های مردم علیه سفارت رژیم صهیونیستی در اردن تقدیر و خواستار ادامه آن شده بود.
این ارزیابی ها درحالی است که تجربه تاریخی نیز گواه حساسیت افکار عمومی عربی نسبت به تحولات فلسطین است و اغلب کشورهای عربی بعد از شکست نظامی در سال ۱۹۶۸ شاهد دگرگونی های سیاسی و بی ثباتی های عمیقی مشابه تحولات دهه ۱۹۷۰ بودند. در آن برهه از تاریخ، شکست اعراب در جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ برابر رژیم صهیونیستی منجر به ظهور نیروهای راستگرا و ملی گرایی شد که سایه آن چند دهه بر منطقه عربی باقی ماند.
از سوی دیگر، خیزش های دانشجویی در آمریکا و سپس دیگر جوامع غربی نیز زنگ خطری برای دولت های عربی بوده و آنها را نسبت به سرایت این اعتراضات نگران کرده است. کما اینکه در دهه ۱۹۶۰ اعتراضات دانشجویی ضد جنگ ویتنام در آمریکا به مرور به آلمان غربی، فرانسه و دیگر کشورهای جهان صادر شد. طبعا وقوع چنین بحرانی در کشورهای عربی که به دلیل مشکلات سیاسی و اقتصادی در سال های اخیر همواره آبستن تحولات بوده اند، می تواند منجر به برهم خوردن ثبات داخلی شود.
کشورهای عربی فوق الذکر به این دلیل نگران هستند که مسئله فلسطین می تواند با شکافهای داخلی ناشی از نوسازی اجتماعی، مشکلات اقتصادی و یا جمعیت بالا در این کشورها تقاطع پیدا کند. در مجموع به نظر می رسد که دستگیری و تشدید شرایط امنیتی در برخی کشورهای عربی خلیج فارس و شمال آفریقا از این امر نشأت گرفته، ولی در صورت استمرار قتل عام مردم غزه توسط صهیونیست ها این امر می تواند مقدمه ای بر غلیان اجتماعی مجدد در جهان عرب شود.
منبع: خبرگزاری تسنیم